کد مطلب:33806 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:122

تفقه در دین و فهمیدن دین عصری است











تفقه در دین و فهمیدن دین امری عصری است. یعنی فقط یك نوع تفقه در دین وجود ندارد. چنین نیست كه فقط گروهی یكبار دین را فهمیده باشند و دیگران ناگزیر باید همان فهمیده را فهم كنند. تفقه در دین امری جاریست. یعنی در این عصر به فهمی از دین نائل می شویم و در عصر دیگر، به فهمی دیگر. و اینها همه فهم دین هستند. غرض از فهم دین هم البته فهم روشمند است.

این توصیه به این می ماند كه ما به افراد بگوییم: بروید و طبیعت شناس شوید! شناخت طبیعت در هر عصری بر یك مصداق تطبیق می كند. امروز شناخت طبیعت با ابزارهای خاص و روشهای پیراسته و مشخص تری

[صفحه 362]

امكان پذیر است و محصول معینی نیز از آن حاصل می شود و البته ده قرن قبل شناخت طبیعت روش و محصول متفاوتی داشت. یا به عنوان مثال دیگر، اگر در ده قرن قبل، پدر و مادری به فرزند خود توصیه می كردند كه «برو و طبیب شو»، البته طبیب شدن او را منظور داشتند، ولی در آن عصر برای طبیب شدن باید دروسی و روشی خاص آموخته می شد. در آن عصر هم افراد به واقع طبیب می شدند و نمی توان مدعی شد كه چون فی المثل در علم طب گذشته خطا وجود داشته است، پس طبیبان پیشین قاتل یا خائن بوده اند. طب قائم است به دو چیز: عزم طبیب به درمان و التزام به روش طبابت و این روش البته در هر عصر، شكل متفاوتی دارد و به مرور زمان متكامل تر و پیراسته تر می شود. لذا اگر چه ظاهر توصیه ها در طول زمان واحد است، اما مصداق آنها در هر عصری متفاوت می شود. مادام كه عزم بر تفقه در دین، یا عزم بر فهم طبیعت و امثالها وجود دارد و مادام كه شخص با روش- و نه به گزاف و بدون روش- به سراغ این امور می رود، این فنون زنده و مستمرند.


صفحه 362.